وکیل

درباره وکالت و مشاوره حقوقی

۹ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انتقال اموال توسط مدیون

انتقال اموال توسط مدیون , بسیار پیش می آید که اشخاص با هدف فرار از ادای دین یا بدهی خود ، اموال خود را به صورت صوری به فرد دیگری منتقل می کنند. در چنین شرایطی فرد مدیون مرتکب جرم معامله صوری به قصد فرار از دین شده است که بواسطه این عمل تحت تعقیب مراجع قضایی مربوطه قرار میگیرد .

نقش هدف در معاملات

بر اساس قانون مدنی ، لازم نیست هدف از معامله در عقد قرارداد قید شود ولی اگر در معامله‌ای هدف و انگیزه و جهت معامله قید شد باید آن هدف قانونی باشد، واگرنه آن معامله باطل است. همچنین اگر در معامله‌ای مشخص شود که شخص با قصد فرار از دین و به طور صوری معامله را انجام داده، آن معامله باطل است. به عبارت دیگر، در معاملات صوری بین فروشنده و خریدار هیچ پولی رد و بدل نمی‌شود.

علت بطلان معامله صوری

در بسیاری از موارد ، در معامله صوری به قصد فرار از دین اموال به اقوام درجه یک شخص مدیون انتقال می یابند ، و یا تاریخ انعقاد معامله نزدیک به زمان طرح دعوا در دادگاه و مقدم بر نقطه نزاع بوده یا مبلغ معامله مبادله نمی گردد؛ که تمام این موارد میتواند دال بر آن باشد که دادگاه چنین معامله ای را باطل اعلام نماید .

مجازات انعقاد معامله به قصد فرار از دین

پس از اینکه دادگاه معامله را باطل اعلام نماید ، در صورتی که شخص ذی نفع شکایت خود را تقدیم مرجع صالح کند ، آنگاه فرد به دلیل فرار از دین به ۴ماه تا ۲سال حبس محکوم می شود.همچنین اگر شخص انتقال گیرنده نیز از این موضوع آگاه باشد، شریک جرم محسوب می‌شود و باید برای پرداخت دین، عین آن اموال و یا قیمت آن اموال پرداخت شود.

مرجع صالح جهت رسیدگی

به دلیل اینکه این جرم کیفری است، دادسرای عمومی که در محل وقوع جرم قرار دارد باید به عنوان مرجع صالح انتخاب شود. منظور از محل وقوع جرم، همان جایی است که معامله‌ به قصد فرار از دین در آن انجام شده است.

جلوگیری از انتقال اموال

وفق آنچه در قانون مدنی مقرر گردیده است ، هر گاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده، دلایل اقامه نماید که مدیون برای فرار از دین ، قصد فروش اموال خود را دارد، دادگاه می‌تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی او صادر نماید که در این صورت بدون اجازه دادگاه حق فروش اموال را نخواهد داشت.

شروط لازم برای تحقق جرم

برای اینکه شخصی به دلیل انعقاد معامله صوری به قصد فرار از دین مجرم محسوب شود و تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد ، لازم است شروطی به شرح ذیل محقق گردد؛

۱)وجود دین یا محکومیت مالی : اثبات تعهد مالی یا دینی شخص انتقال دهنده به شخص ثالث

۲)انتقال مال توسط مدیون: انتقال حقوقی مالی به قصد فرار از دین توسط شخص مدیون

۳) آگاهی شخص انتقال گیرنده :اگر شخص انتقال گیرنده به موضوع فرار از دین آگاه باشد، شریک جرم تلقی می‌شود. بنابراین طبق قانون عین مالی که در اختیار انتقال گیرنده قرار گرفته است یا قیمت و مثل آن از اموال انتقال گیرنده، بابت پرداخت دین گرفته خواهد شد. ولی اگر شخص انتقال گیرنده به این موضوع آگاه نباشد، هنوز در قانون جرمی برای آن در نظر گرفته نشده است.

۴)معاملات بایستی مالی باشند و معاملات دارای جنبه غیرمالی موضوع بحث فرار از دین قرار نمیگیرند.

۵) قصد فرار :
قصد شخص مدیون از انعقاد معامله بایستی امتناع از ادای بدهی خود به شخص طلبکار باشد .

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

معاملات ملکی

معاملات ملکی

معاملات ملکی طبق آمارهای رسمی از حدود 15 میلیون پرونده ای که در محاکم کشور در حال رسیدگی است ، حدود 50 درصد ، مربوط به دعاوی و اختلافات ملکی است. بنابراین جهت جلوگیری از بروز مسائل و مشکلات گوناگون ، بهتر است در راستای انجام معاملات مربوط به املاک و مستغلات، خطرات احتمالی را در نظر گرفته و دقت بیشتری را لحاظ نمود.

معاملات و ساختمان به صورت وکالتی دو حالت دارد؛

حالت اول آن است که قصد داریم ملکی را از کسی که دارای وکالتنامه است بخریم و حالت دوم آن است که قصد داریم به جای انتقال قطعی ملک ، آن را به صورت وکالت بلاعزل خریداری کنیم . هر یک از این دو حالت از حیث حقوقی متفاوت هستند و نیازمند رسیدگی جداگانه می باشند.

املاک دارای اسناد وکالتی

در مورد خرید ملکی که اسناد وکالتی دارد، باید نکاتی مدنظر واقع شوند تا انجام چنین معاملاتی به بهترین شکل ممکن صورت گیرد. در وهله ی اول صحت وکالتنامه را باید از دفترخانه صادرکننده وکالتنامه ، استعلام نمود . هم چنین لازم است بدانید که وکالتنامه دارای محدودیت زمانی مقبول و معتبر نیست و وکالتنامه نباید به صورت روزانه ، هفتگی و یا ماهانه صادر گردد.

موضوع وکالتنامه

وکالتنامه بایستی به طور دقیق در مورد موضوع مورد معامله باشد ؛ به معنای دیگر وکالتنامه ی دارای موضوع کلی که جهت آن واضح و روشن نباشد ، معتبر قلمداد نمی شود و نمی تواند اثر لازم را داشته باشد. از انجام دادن معامله با وکالتنامه های کلی که معمولاً درباره اموال منقول و غیرمنقول موکل صادر می شود ، به طور جدی پرهیز نمایید تا از خطرات احتمالی آن جلوگیری کنید.

تعدد موکلین

اگر در معاملات املاک و ساختمان ها به صورت وکالتی موکلان چند نفر بودند ، بدین معنا که وراث یا شریک باشند ، انجام دادن آن معامله خودداری نمایید.توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد.

املاک در رهن

چنانچه قصد دارید در خصوص املاک در رهن معاملات وکالتی انجام دهید، سعی کنید تا در کوتاه ترین زمان ممکن صلح را به انجام برسانید تا سند به صورت رسمی منتقل گردد ؛ این نکته به ویژه در خصوص املاک در رهن بانک ها به ویژه بانک مسکن لحاظ می گردد.

وکالتنامه تفویضی

در صورتی که وکالتنامه تفویض شده است و از روی وکالتنامه دیگری صادر شده باشد ، لازم است به متن سند دقت نمایید تا اختیارات موکل به طور کامل منتقل شده باشد.

خرید ملک به صورت وکالتی

لازم است در خصوص خرید ملک به صورت وکالتی نکاتی را مدنظر قرار بدهید؛ توجه به این نکات بسیار ضروری به نظر می رسد چراکه معامله شما را از اعتبار بیشتری برخوردار می سازد.:

  • از خرید ملک های نوساز به دلیل اینکه عموماً بدهی مالیاتی سنگینی دارند خودداری کنید.
  • به جز مواردی که به دلیل نداشتن زمان کافی ، ناچار به انتقال فوری ملک به صورت وکالتی می شوید ، سند ملک را به صورت قطعی انتقال دهید.
  • از خریدن ملکی که دارای وام مشارکت در ساخت بوده و تسویه نشده است ، به صورت وکالتی پرهیز نمایید.
  • از آن جا که با خرید ملک به صورت وکالتی خود را از حقوقی همچون استعلام ثبت ، مفاصا حساب دارایی و مفاصا حساب شهرداری و غیره محروم می کنید ، بنابراین چنانچه از میزان بدهی و تعهدات فروشنده اطمینان ندارید و یا تضمین کافی برای پرداخت وجوه این امور در نظر نگرفته اید ، از انجام دادن معامله خودداری کنید.
وکیل متخصص در امور ملکی

پرونده های ملکی جزو پیچیده ترین و وقت گیرترین پرونده های دادگاه ها محسوب می شوند . حجم بالا و تنوع قوانین و مقررات حاکم بر املاک و مستغلات ، رویه های متفاوت و گاهاً متعارض محاکم در رسیدگی به این پرونده ها و نیز ناآشنایی مردم و در برخی از موارد عدم تسلط کافی وکلا و قضات با قوانین و رویه ها موجب شده است که فرآیند رسیدگی به دعاوی ملکی طولانی تر شود و در بسیاری مواقع این پرونده ها به نتیجه ی درستی ختم نشود.

وکلای ملکی وکیل الرعیا                                  

گرایش دعاوی املاک بسیار گسترده می باشد و بهره مندی از وکیل متخصص در زمینه امور ملکی میتواند راه را برای احقاق حق هموار کند؛ دعاوی ملکی نیازمند تخصص و تبهر لازم و کافی می باشند چراکه کوچکترین سهل انگاری در تنظیم دادخواست در این حوزه میتواند منجر به از بین رفتن زمان و هزینه دادرسی شود. وکلای گروه حقوقی وکیل الرعایا نهایت تلاش خود را می کنند تا پرونده های ملکی شما به درستی مدیریت شوند و شما نیز می توانید در صورت نیاز در راستای دریافت هرگونه مشاوره در امور ملکی خود ، از مشورت با تیم متخصص وکیل الرعایا بهره مند گردید.

معاملات ملکی

طبق آمارهای رسمی از حدود 15 میلیون پرونده ای که در محاکم کشور در حال رسیدگی است ، حدود 50 درصد ، مربوط به دعاوی و اختلافات ملکی است. بنابراین جهت جلوگیری از بروز مسائل و مشکلات گوناگون ، بهتر است در راستای انجام معاملات مربوط به املاک و مستغلات، خطرات احتمالی را در نظر گرفته و دقت بیشتری را لحاظ نمود.

معاملات ملک و ساختمان به صورت وکالتی دو حالت دارد؛

حالت اول آن است که قصد داریم ملکی را از کسی که دارای وکالتنامه است بخریم و حالت دوم آن است که قصد داریم به جای انتقال قطعی ملک ، آن را به صورت وکالت بلاعزل خریداری کنیم . هر یک از این دو حالت از حیث حقوقی متفاوت هستند و نیازمند رسیدگی جداگانه می باشند.

املاک دارای اسناد وکالتی

در مورد خرید ملکی که اسناد وکالتی دارد، باید نکاتی مدنظر واقع شوند تا انجام چنین معاملاتی به بهترین شکل ممکن صورت گیرد. در وهله ی اول صحت وکالتنامه را باید از دفترخانه صادرکننده وکالتنامه ، استعلام نمود . هم چنین لازم است بدانید که وکالتنامه دارای محدودیت زمانی مقبول و معتبر نیست و وکالتنامه نباید به صورت روزانه ، هفتگی و یا ماهانه صادر گردد.

موضوع وکالتنامه

وکالتنامه بایستی به طور دقیق در مورد موضوع مورد معامله باشد ؛ به معنای دیگر وکالتنامه ی دارای موضوع کلی که جهت آن واضح و روشن نباشد ، معتبر قلمداد نمی شود و نمی تواند اثر لازم را داشته باشد. از انجام دادن معامله با وکالتنامه های کلی که معمولاً درباره اموال منقول و غیرمنقول موکل صادر می شود ، به طور جدی پرهیز نمایید تا از خطرات احتمالی آن جلوگیری کنید.

تعدد موکلین

اگر در معاملات املاک و ساختمان ها به صورت وکالتی موکلان چند نفر بودند ، بدین معنا که وراث یا شریک باشند ، انجام دادن آن معامله خودداری نمایید.توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد.

املاک در رهن

چنانچه قصد دارید در خصوص املاک در رهن معاملات وکالتی انجام دهید، سعی کنید تا در کوتاه ترین زمان ممکن صلح را به انجام برسانید تا سند به صورت رسمی منتقل گردد ؛ این نکته به ویژه در خصوص املاک در رهن بانک ها به ویژه بانک مسکن لحاظ می گردد.

وکالتنامه تفویضی

در صورتی که وکالتنامه تفویض شده است و از روی وکالتنامه دیگری صادر شده باشد ، لازم است به متن سند دقت نمایید تا اختیارات موکل به طور کامل منتقل شده باشد.

خرید ملک به صورت وکالتی

لازم است در خصوص خرید ملک به صورت وکالتی نکاتی را مدنظر قرار بدهید؛ توجه به این نکات بسیار ضروری به نظر می رسد چراکه معامله شما را از اعتبار بیشتری برخوردار می سازد.:

  • از خرید ملک های نوساز به دلیل اینکه عموماً بدهی مالیاتی سنگینی دارند خودداری کنید.
  • به جز مواردی که به دلیل نداشتن زمان کافی ، ناچار به انتقال فوری ملک به صورت وکالتی می شوید ، سند ملک را به صورت قطعی انتقال دهید.
  • از خریدن ملکی که دارای وام مشارکت در ساخت بوده و تسویه نشده است ، به صورت وکالتی پرهیز نمایید.
  • از آن جا که با خرید ملک به صورت وکالتی خود را از حقوقی همچون استعلام ثبت ، مفاصا حساب دارایی و مفاصا حساب شهرداری و غیره محروم می کنید ، بنابراین چنانچه از میزان بدهی و تعهدات فروشنده اطمینان ندارید و یا تضمین کافی برای پرداخت وجوه این امور در نظر نگرفته اید ، از انجام دادن معامله خودداری کنید.

وکیل متخصص در امور ملکی

پرونده های معاملات ملکی جزو پیچیده ترین و وقت گیرترین پرونده های دادگاه ها محسوب می شوند . حجم بالا و تنوع قوانین و مقررات حاکم بر املاک و مستغلات ، رویه های متفاوت و گاهاً متعارض محاکم در رسیدگی به این پرونده ها و نیز ناآشنایی مردم و در برخی از موارد عدم تسلط کافی وکلا و قضات با قوانین و رویه ها موجب شده است که فرآیند رسیدگی به دعاوی ملکی طولانی تر شود و در بسیاری مواقع این پرونده ها به نتیجه ی درستی ختم نشود.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

مرور زمان کیفری

مرور زمان کیفری

مرور زمان کیفری عبارت است از گذشتن مدت زمانی از تاریخ وقوع جرم یا آخرین اقدام تعقیبی یا تحقیقی و یا قطعیت حکم که پس از آن به موجب قانون شکایت در مرجع قضایی مسموع نیست و یا تعقیب و رسیدگی به دعوی عمومی و سرانجام اجرای مجازات منتفی است . در اینصورت می گویند جرم مشمول مرور زمان شده است

مبنای مرور زمان

واقعیت این است که مراجع قضایی که همواره با فزونی شکایات مواجه هستند، باید بتوانند پس از مدت زمانی معقول از پذیرفتن این شکایات خودداری کنند ، به ویژه اگر شاکی یا مدعی خصوصی از حق خود در این مدت استفاده نکند ، رفتار او ممکن است حمل بر گذشت و چشم پوشی از ادعای خود گردد.

انواع مرور زمان

در قانون سه نوع مرور زمان مورد بررسی قرار گرفته است که به شرح ذیل می باشد ؛

۱) مرور زمان شکایت :

مدت زمانی یک ساله است که اگر متضرر از جرم به مرجع صالح شکایت نکند ، حق شکایت خود را ازدست می دهد.مبدأ مرور زمان شکایت یا تاریخ اطلاع از وقوع جرم است که در این حالت فرض بر این است که متضرر از جرم با هیچ مانعی برای شکایت از جرم روبه رو نبوده است؛ یا تاریخ رفع مانع ، در فرضی که متضرر از جرم تحت سلطه متهم بوده باشد یا به دلیلی خارج از اختیار ، قادر به شکایت نباشد و یا تاریخ فوت متضرر از جرم ، به شرطی که دلیلی بر صرف نظر از طرح شکایت نباشد.

۲) مرور زمان تعقیب و صدور حکم :
مرور زمان تعقیب جرم عبارت است از سپری شدن مدتی از تاریخ ارتکاب جرم که دعوی عمومی ساقط گردیده و دیگر نمی‌توان متهم را تحت تعقیب قرار داد.

۳) مرور زمان اجرای حکم:
مرور زمان اجرای حکم یا مجازات ، با صدور حکم محکومیت لازم الاجرا آغاز می گردد و اگر در انقضای مواعد قانونی حکم محکومیت اجرا نشود ، اجرای آن موقوف می گردد، حتی اگر دستیابی به محکوم علیه میسر باشد.

تعلیق مرور زمان

گاه ، اجرای تمام یا بقیه مجازات موکول به گذشتن مدت یا رفع مانعی است . در این صورت ، مرور زمان تا هنگامی که این مدت سپری نشده و یا مانع رفع نشده معلق می ماند. به عبارت دیگر ، مرور زمان در این فرض شروع نمی شود و یا اگر شروع شده باشد ، قطع می گردد. با گذشتن این مدت یا رفع مانع ، مرور زمان جدیدی دوباره آغاز می شود.

آثار مرور زمان
آثار مرور زمان بر دو اصل کلی استوار است ؛ زوال محکومیت و معافیت از مجازات. مرور زمان موجب محو محکومیت کیفری می شود ؛به این معنی که اگر محکوم علیه دارای سابقه محکومیت به یکی از مجازات های تعزیری از درجه یک تا شش باشد و حکم محکومیت قطعی به سبب مرور زمان قابل اجرا نباشد و در این حال مرتکب جرم جدید موجب تعزیر از درجه یک تا شش شود ، رفتار او تکرار جرم محسوب نمی شود.ولی اگر جرم بعدی از تاریخ قطعیت حکم تا زمانی که آثار جرم نخستین تداوم دارد ارتکاب یابد ، قانونگذار جرم دوم را مشمول مقررات تکرار جرم و از موجبات تشدید مجازات تلقی کرده است.

سقوط مجازات

اثر مهم مرور زمان سقوط مجازات است؛ با سقوط مجازات اصلی یا تعزیری ، مجازات تکمیلی نیز ساقط می گردد.ولی مرور زمان تأثیری بر محرومیت از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی ندارد . این محرومیت ها پس از مرور زمان در مدت زمان مقرر همچنان تداوم می یابند.
نکته

سقوط اجرای مجازات مانع از استیفای حقوق مدعی خصوصی نیست و متضرر از جرم می تواند دعوی خصوصی را در مرجع صالح اقامه نماید.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

حق ملاقات با نوه

حق ملاقات با نوه

حق ملاقات با نوه , پس از وقوع طلاق و اتمام زندگی مشترک ، چنانچه زوجین دارای فرزند باشند ، بحث حضانت مطرح می شود و پس از طی کردن تمامی مراحل قانونی مربوطه و تعیین این موضوع که حضانت فرزند بر عهده ی کدام یک از والدین می باشد ،پدر یا مادری که حضانت فرزند را بر عهده ندارد ، حق ملاقات با وی را خواهد داشت.
حق ملاقات صرفا برای والدین نیست؛

جالب است بدانید که علاوه بر پدر و مادر ، پدربزرگ و مادربزرگ نیز حق ملاقات با نوه ی خود را پس از جدایی والدین او از یکدیگر دارند؛ وفق قانون حمایت از خانواده ، دادگاه بایستی با در نظر گرفتن شرایطی همچون وابستگی عاطفی و مصلحت طفل ، ترتیب، زمان و مکان ملاقات پدر ، مادر و سایر بستگان را با طفل تعیین نماید .

وجه تمایز حضانت با ملاقات

بر اساس قانون مدنی، برای حضانت طفلی که پدر و مادر او جدا زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است. البته اگر بعد از هفت سالگی در خصوص حضانت اختلافی فی مابین والدین ایجاد شود، دادگاه با رعایت مصلحت کودک مسئول حضانت را تعیین می نماید.زمانی که حضانت بر عهده ی یکی از پدر یا مادر قرار می گیرد، طرف دیگر حق دارد با فرزند خود دیدار داشته باشد.در خصوص شرایط این دیدارها، ممکن است طرفین با یکدیگر توافق کنند یا به دلیل عدم توافق مسئله ی خود را از طریق دادگاه حل نمایند.حضانت و ملاقات دو موضوع جداگانه است. شخصی که حضانت دارد، حق ملاقات برای خویشاوندان او یعنی والدین، خواهر و برادر و پدر بزرگ و مادربزرگ باقی می ماند.

پدربزرگ و مادربزرگ حق دارند نوه خود را ببینند؛

پس از جدایی والدین از یکدیگر ، حتی اگر طفل با مادر خود زندگی کند ، مادر حق ندارد مانع دیدار پدربزرگ و مادربزرگ پدری با فرزند خود باشد و حق آنان را در این خصوص نادیده بگیرد. حتی اگر پدر طفل فوت کرده باشد ، حق ملاقات برای پدربزرگ و مادربزرگ محفوظ است.

والدین زوجه

حضانت پدربزرگ

حق ملاقات با نوه برای پدربزرگ و مادربزرگ مادری نیز برقرار است و آن دو می توانند چه در صورت وقوع طلاق یا فوت دخترشان ، با کودک ملاقات داشته باشند .
ایجاد مانع در برابر ملاقات با طفل
چنانچه هریک از والدینی که حضانت فرزند را برعهده دارند ، مانع دیدار پدربزرگ و مادربزرگ کودک با وی باشند ، در این خصوص راهکار قانونی وجود دارد و جد پدری یا مادری می توانند از مرجع صالح مربوطه تقاضای ملاقات با کودک را مطرح نمایند .اگر دادگاه ملاقات با سایر خویشان را برای طفل ضروری یا مفید تشخیص دهد، می تواند در این مورد رای مقتضی را صادر نماید.

ضرورت اخذ رضایت قیم

کودک را نمی ‌توان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری طفل به او واگذار شده است، از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد.مگر اینکه دادگاه آن را به مصلحت صغیر و مجنون بداند و با در نظر گرفتن حق ملاقات اشخاص ذی‌ حق این امر را اجازه دهد. دادگاه در صورت موافقت با خارج کردن کودک از کشور، بنا بر درخواست ذی‌ نفع، برای تضمین بازگرداندن صغیر و مجنون تأمین مناسبی اخذ می ‌کند.

مسئله حضانت پدربزرگ

وکیل خانواده

وفق قانون تنها در صورتی حضانت طفل از مادر گرفته می شود که سپردن فرزند به مادر برخلاف مصلحت وی باشد و مادر نتواند به دلایل گوناگون همچون اعتیاد یا مریضی ، آن طور که باید از فرزند خود نگهداری کند. بنابراین برخلاف باور غلط بسیاری از افراد جامعه ،حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آنها است مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادستان، اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد و این امر به پدربزرگ واگذار نمی شود.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

نصب دوربین مداربسته

نصب دوربین مداربسته , گاهی افراد برای افزایش نظارت بر امنیت در محل کار یا زندگی خود تصمیم میگیرند دوربین مداربسته نصب نمایند و در وهله ی اول با این پرسش مواجه می شوند که آیا چنین اقدامی جرم است؟ در این مقاله قصد داریم به این پرسش بر اساس قانون و رویه ی موجود پاسخ بدهیم.

آیا نصب دوربین جرم است؟

اساساً نصب دوربین نه تنها اقدامی مجرمانه دانسته نمی شود ؛ بلکه قانوناً مورد تأیید نیز می باشد ، زیرا عاملی بازدارنده برای کاهش جرایم بزهکاران می باشد واز این جهت برای جامعه بشری بسیار مفید است. اما لازم است بدانید که نصب دوربین مداربسته در برخی موارد نیازمند مجوز هایی خاص می باشد و از این رو افراد در این موقعیت ها با محدودیت هایی روبرو هستند که در صورت عدم رعایت این شرایط محدودکننده ، مرتکب اقدامی مجرمانه می شوند.

محدودیت اماکن عمومی

امروزه در سطح شهر و خیابان ها و همچنین اماکن عمومی همچون مراکز خرید ، نصب دوربین های مداربسته بسیار رایج است؛ به نظر نمی رسد که در خصوص نصب این دوربین ها در محیط های عمومی محدودیت قانونی وجود داشته باشد ؛ مگراینکه این امکان در مجاورت محیط های حساس و نیازمند مراقبت شدید همچون پادگان ها و پایگاه های هوایی و … قرار گرفته باشند.

نصب دوربین مخفی در اماکن خصوصی

یکی از مواردی که نصب دوربین های مداربسته نیازمند اخذ مجوز های رسمی می باشد ، نصب این دوربین ها در محیط های خصوصی و مرتبط با حریم شخصی افراد همچون فضای داخلی خانه می باشد. اخذ مجوز های رسمی در این خصوص الزامی است و نصب دوربین بدون داشتن مجوز دارای اشکال بوده و امری مجرمانه تلقی می شود.

محدودیت مشاعات

برای نصب دوربین های در مشاعات و محیط هایی همچون پارکینگ ساختمان ، راه پله ، حیاط و …. اخذ رضایت کتبی از اعضای مجمع ساختمان ضروری است و چنانچه اعضای مجمع ساختمان راضی باشند اما سایر افراد ساختمان که اقلیت را تشکیل می دهند ناراضی ، آنگاه نصب دوربین های مداربسته دارای اشکال نیست. در صورت وجود مشکل در مسیر دریافت تائید مجمع اعضای ساختمان می توانند از طریق دریافت مجوز کتبی اقدام به نصب دوربین در محیط های مشاعات کنند.

اقدام مخفیانه در نصب دوربین 

جالب است بدانید که برخی افراد اقدام به نصب دوربین مداربسته مخفی می نمایند و چنین اقدامی به خصوص در محیط های مشاع و خصوصی نیازمند اخذ مجوز می باشد و افرادی که با این مسئله مواجه باشند می توانند در مراجع ذی صلاح شکایت نمایند و ضمانت اجرای این امر تعقیب قضایی و پرداخت جریمه های سنگین می باشد.

چگونگی اخذ مجوز برای نصب دوربین های مخفی

برای دریافت مجوز نصب دوربین مخفی یا نصب دوربین در اماکن غیر مجاز باید شکایتی به واسطه تخریب اموال, تهدیدات امنیتی و یا ضروری بودن نصب این تجهیزات تنظیم نموده و به نیروی انتظامی یا مراجع قضایی ارائه دهیم و برای اخذ مجوز به طور رسمی اقدام نماییم.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

وکیل متخصص

وکیل متخصص

وکیل متخصص کیست ؟ میدانیم که همه ی افراد در زندگی خود با انواع متفاوتی از مشکلات مواجه می شوند که رسیدگی به برخی از این امور از توان شخصی افراد خارج است و لازم می باشد فردی دیگر که دارای تخصص و تجربه کافی می باشد ، رسیدگی به این امور را برعهده بگیرد.

وکیل نماینده اشخاص است؛

وکیل

وکیل شخصی می باشد که عهده دار رسیدگی به برخی امور فردی است که اصطلاحا موکل نام دارد و به موجب قرارداد وکالت که حدود اختیارات وکیل را تعیین می نماید، موکل شخص وکیل را نماینده خود می سازد تا به جای پیگیری شخصی ، وکیل امور اورا پیگیری نماید.

امور مجاز در اعطای وکالت

هر فردی می تواند در راستای انجام هر یک از امور و مسائل خود ، شخصی را به عنوان وکیل انتخاب نماید و شخص وکیل هم قادر است در حدود اختیارات اعطا شده ، جهت پیگیری امور اقدام نماید. اما چند حالت استثنایی نیز وجود دارد که اشخاص قادر به انتخاب وکیل نیستند:

_ زمانی که امری قانونا قابل واگذاری به غیر نیست.

_ زمانی که مسئله ای ذاتا قابلیت این را ندارد که توسط وکیل پیگیری شود.

_ و زمانی که خود شخص به موجب یک قرارداد متعهد شده است تا اختیار نصب وکیل را از خود سلب نماید.

وکیل دادگستری

وکیل دادگستری شخصی است که پروانه وکالت دادگستری به وی اعطاء شده است و با توجه به پروانه وکالت می تواند از طرف موکل خود در تمام مراجع قضایی حاضر شده و در چهارچوب قانون از موکل خود دفاع نماید.

پروانه وکالت دادگستری

پروانه وکالت دادگستریوکلا برای انجام وظایف خود از قبیل اقدام در کلیه امور حقوقی، مشاوره حقوقی،تنظیم دادخواست و لایحه برای موکلین خود نیاز دارند تا دارای پروانه وکالت دادگستری باشند.اعطاکننده این پروانه مراجع ذی صلاح قانونی می باشند که در دو قالب به متقاضیان چنین پروانه ای را اعطا می نمایند؛

1.پروانه وکالت دادگستری پایه یک

2.پروانه وکالت دادگستری پایه دو

تفاوت وکیل پایه یک  با وکیل پایه دو در چیست؟

وکیل پایه یک و پایه دو دادگستری هردو این اجازه را دارند که در زمینه انجام وکالت در امور حقوقی فعالیت نمایند ولی در  بعضی امور با یکدیگر تفاوت دارند از جمله اینکه وکیل پایه یک دادگستری این اجازه را دارد که بدون هیچ محدودیتی در تمامی محاکم حقوقی یا کیفری کل کشور فعالیت حقوقی کنند.اما وکیل پایه دو فقط حق شرکت در آن دسته محاکم کیفری را دارد که به جرایم تعزیری حبس کمتر از ۱۰ سال، شلاق و جزای نقدی و همچنین در محاکم حقوقی پرونده های مالی کمتر از ۵۰ میلیون تومان و خواسته‌های غیر مالی به جز اصل نکاح و طلاق و اثبات نسب و نفی نسب، را دارد.

وکیل مدنی

وکیل پایه یک دادگستریهر شخصی که پروانه وکالت دادگستری نداشته باشد و شما طی قرارداد وکالت انجام اموری را به وی واگذار نمایید وکیل مدنی نامیده می شود.به موجب قانون وکلای مدنی نمی تواند در دادگاهها و مراجع قضایی دخالت نماید و در دادگاهها وکالت فقط از وکلای دادگستری پذیرفته می شود.

حدود اختیارات وکیل

قرارداد وکالت تعیین کننده حدود اختیارات یک وکیل می باشد ؛ به عبارت دیگر هرگاه شخصی قصد وکیل گرفتن داشته باشد ، وکیل مدنظر برای قبول موکل خود ، قراردادی را تنظیم می نماید که در آن حدود اختیارات وکیل و میزان توانایی او در دخالت در امور مشخص می گردد و چنانچه وکیل فراتر از اختیارات خود اقدامی نماید ، آن عمل فضولی می باشد و نیازمند تأیید شخص موکل است. اگر موکل اقدام فضولی وکیل را تأیید نکند ، آن اقدام نافذ نیست و مسئولیت آن به طور کلی برعهده وکیل می باشد.

حق الزحمه یک وکیل

ممکن است در خصوص میزان حق الزحمه وکیل توافقاتی فی مابین طرفین عقد وکالت صورت گرفته باشد که در این شرایط مطابق با همان توافقات حق الزحمه وکیل پرداخت می شود. اگر توافقی صورت نگرفته باشد ، موکل موظف است مطابق با نوع اقدام وکیل و زمانی که برای انجام آن صرف کرده است ، حق الزحمه او را بپردازد.اگر قراردادی نباشد حق الزحمه مطابق تعرفه قانونی که از طرف قوه قضاییه تصویب شده است می باشد و موکل باید حق الزحمه را بر مبنای آن پرداخت نماید.

 نتیجه گیری

یک وکیل متخصص موظف به رعایت غبطه موکل خود می باشد ؛ یک وکیل در کنار دانش و تخصصی که دارد و باید به هنگام رویارویی با مسائل حقوقی و کیفری نهایت تلاش خود را در بهره‌مندی از آن صرف نماید، موظف است در انجام مورد وکالت ملاحظه تمامی شرایط عرفی ، قانونی ، شرعی و اخلاقی را نماید. وکیل مطابق قانون باید حساب دوره وکالت خود را به موکل ارائه نماید. یعنی باید تمام اقداماتی را که از طرف موکل خود انجام داده به موکل گزارش دهد.

برای سپردن امور خود به وکلا ، در وهله اول نیاز است که با اصول کار وکالت آشنا شوید و در خصوص سپردن مشکلات خود به آنان اطمینان کامل داشته باشید. برای آگاهی بیشتر از لازمه های کار وکالت ، با گروه حقوقی وکیل الرعایا همراه باشید.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

‌الزام به ثبت رسمی تقسیم نامه

‌الزام به ثبت رسمی تقسیم نامه‌ , برای تفکیک واحدهای ساخته شده ی یک ساختمان و صدور سند مالکیت تفکیکی برای هر واحد ، ابتدا صورت مجلس تفکیکی و در صورت تعدد مالکین، تقسیم نامه تنظیم می شود .

‌ماهیت صورت مجلس تفکیکی

‌صورت مجلس تفکیکی به تعریف حدود اربعه ی واحدهای مستقل و ذکر مساحت آن ها و شماره گذاری آن ها می پردازد و در صورت مجلس تفکیکی ، مالکیت بخش های اختصاصی تعیین نمی شود.

چگونگی مالکیت واحد ها

اگر کل ملک قبل از تفکیک متعلق به یک نفر باشد، کل واحدها نیز متعلق به او خواهد بود و اگر ملک دارای چند مالک مشاعی باشد ، مثلا متعلق به دو مالک باشد و قدرالسهم هریک سه دانگ از شش دانگ باشد ، همه ی واحدهای تفکیک شده با قدرالسهم سه دانگ ، متعلق به هر دو مالک خواهد بود.

سند تقسیم نامه

‌الزام به ثبت رسمیتا زمانی که سند تقسیم نامه با رضایت و توافق همه ی مالکین امضا نشود ، هیچ یک از مالکین واحد مستقل و شش دانگ نخواهند داشت. برای تنظیم تقسیم نامه، مالکین به نسبت قدرالسهم خود تعدادی از واحدها یا بخشی از یک واحد را انتخاب می کنند و این تصمیم در سندی به نام تقسیم نامه ثبت می شود.

توافق مالکین قبل از تنظیم تقسیم نامه ی رسمی

ممکن است مالکین قبل از تنظیم تقسیم نامه ی رسمی ، طی توافق نامه ی عادی در مورد نحوه ی تقسیم واحدها و حقوق هریک نسبت به بخش های اختصاصی یا یکدیگر توافق کنند. این توافق نامه ی عادی طبق قانون ثبت در دادگاه و مراجع دولتی اعتبار ندارد و قابل استناد نیست.

مبنای حقوقی دادخواست

ثبت رسمی تقسیم نامهدر صورت تنظیم توافق نامه ی عادی ، چنانچه برخی از مالکین ، علی رغم امضای تقسیم نامه ی عادی از امضای تقسیم نامه ی رسمی امتناع کنند، هریک از مالکین دیگر می توانند الزام مالکین ممتنع را به ثبت تقسیم نامه از دادگاه بخواهند.

طرفین دعوا

هریک از مالکین ملک که پایبندی به مفاد تقسیم نامه ی عادی را خواستار است ، می تواند خواهان این دعوا باشد. سایر مالکین نیز در جایگاه خوانده قرار می گیرند . در صورتی که در تقسیم نامه ی عادی ، حقی برای اشخاص دیگر در نظر گرفته شده باشد ، بر اساس قاعده باید وی نیز جزو خواندگان دعوی قرار گیرد.

مرجع صالح برای رسیدگی

دعاوی مربوط به املاک و حقوق راجع به آن ها باید در دادگاه محل وقوع ملک طرح شود.

نکته

دادخواست تنفیذ و تأیید تقسیم نامه ی عادی در محاکم ، قابل پذیرش نیست ؛ زیرا به نظر اکثر محاکم این موضوع از امور غیرترافعی محسوب می شود و دادگاه نمی تواند به آن رسیدگی کند.

نحوه ی اجرای رأی

نحوه ی اجرای رأیپس از قطعی شدن رأی و ورود پرونده به مرحله ی اجرا، ابتدا به محکوم علیه ( خوانده ) ابلاغ می شود که ظرف ده روز پس از ابلاغ در دفتر اسناد رسمی حاضر شود و سند رسمی تقسیم نامه را امضا کند. اگر محکوم علیه در دفترخانه حاضر نشد ، نماینده ی دادگاه در دفترخانه حاضر خواهد شد و تقسیم نامه ی رسمی را به نمایندگی ازمحکوم علیه امضا می کند.

مقدمات تنظیم تقسیم نامه

از مقدمات تنظیم تقسیم نامه ، اخذ صورت مجلس تفکیکی و پایان کار است . بنابراین خواهان در صورتی می تواند الزام به ثبت تقسیم نامه را بخواهد که صورت مجلس تفکیکی و پایان کار ، صادر شده باشد و یا ضمن دادخواست از دادگاه خواسته شود.

ذکر چگونگی تقسیم واحدها در قرارداد مشارکت در ساخت

ممکن است توافق بر تقسیم واحد‌های ساختمان در قرارداد مشارکت در ساخت ، ذکر شده باشد . مثلاً در قرارداد عنوان شده است که واحد‌های ۱٫۲٫۵ و ۶ به مساحت مشخص، متعلق به سازنده است. در این صورت چنانچه هنوز سند مشاعی به نام سازنده منتقل نشده باشد ، وی ابتدا باید دادخواست الزام به تنظیم سند رسمی انتقال به نام خود را تقدیم کند ؛ زیرا بر اساس قانون ثبت اسناد و املاک ، تا زمانی که سند مالکیت به نام وی تنظیم نشود ، مالک محسوب نمی شود . در چنین حالتی ابتدا سند به صورت مشاع به نام سازنده منتقل می شود و سپس سازنده می تواند دادخواست الزام به تنظیم تقسیم نامه ی رسمی را تقدیم کند.

مانع در برابر ثبت رسمی تقسیم نامه ی عادی

مفاد تقسیم نامه‌ی عادی نباید با صورت مجلس تفکیکی در تعارض باشد. در غیر اینصورت امکان ثبت رسمی تقسیم نامه ی عادی وجود ندارد.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

زوال دعوا

زوال دعوا

زوال دعوا به معنای از بین رفتن حق منشأ دعواست که در نتیجه آن دعوا از بین می رود. با زوال حق منشأ دعوا، هر دعوایی که در خصوص آن مطرح می شود ، بدون رسیدگی به ماهیت آن ، با قرار رد ، عدم استماع یا سقوط دعوا روبرو می شود . زیرا دعوا برای حمایت از حق است و اگر حقی وجود نداشته باشد یا در جریان رسیدگی از بین رفته باشد ، رسیدگی به ماهیت دعوا فاقد موضوع و بیهوده خواهد بود.

استثنایی بودن زوال دعوا

اصل بر عدم زوال حق پس از ایجاد آن است.به همین ترتیب زوال دعوا هم امری استثنایی بوده و در صورت بروز اختلاف باید اثبات گردد. اختلاف در زوال یا عدم زوال حقی ، خود می تواند به عنوان یک دعوا طرح شده و مورد رسیدگی قرار گیرد.

اثبات آن امری اعلامی است؛

دادگاه نمی‌تواند با تصمیم خود حقی را زایل گرداند ، بلکه تنها می تواند زایل بودن حقی را رسماً اعلام نماید. در عین حال قانون می تواند به زوال حق و در نتیجه زوال دعوای مربوط به آن حکم نماید. برای مثال:

ملی کردن اراضی ، موجب سلب مالکیت خصوصی اشخاص می شود و بر مصادره و ضبط اموال نیز به حکم قانون چنین اثری مترتب است.

سبب زوال دعوا

زوال دادرسی و دعوی در هر موردی که حق منشأ دعوا به موجب توافق طرفین یا در نتیجه حکم قانون دچار زوال گردد ، دعوا زایل شده است. بنابراین سبب زوال دعوا می‌تواند ارادی یا قهری باشد . در نتیجه اسباب سقوط تعهدات که بسیاری از آن در قانون مدنی ذکر شده ، از عوامل آن می باشند.

مصادیق

ابرای مدیون توسط داین، موجب زوال دین با اراده داین می شود.تبدیل تعهد هم با اراده طرفین موجب می گردد که تعهدی از بین رفته و تعهد جدیدی با شرایط و تضمین های جدید جانشین آن شود. در حالیکه تهاتر ، مالکیت ما فی الذمه و حکم قانون ، از عوامل قهری زوال دعوا به حساب می آیند . صرف نظر کردن کلی خواهان از دعوای در جریان ، از مصادیق زوال ارادی دعوا به اراده خواهان می باشد و به نوعی ابرای حق احتمالی از جانب وی به شمار می آید.

نحوه احراز

مسأله زوال حق و سقوط تعهد ، مسأله ای مربوط به ماهیت حق ( حقوق ماهوی ) است. بنابراین دادگاه برای احراز زوال دعوا باید به قواعد ماهوی رجوع کند. از این رو اگر حقی یا تعهدی قایم به شخص باشد، با فوت ذینفع یا متعهد به ورثه انتقال نمی یابد و زایل می شود. قایم به شخص بودن می تواند ناشی از حکم قانون یا مبتنی بر توافق طرفین باشد.

برای مثال :

دعاوی تمکین و طلاق به حکم قانون ، فقط در رابطه با زوجین قابل طرح و مطالبه است و قابل انتقال به ورثه نیست.

نحوه احراز زوال دعوا

انواع زوال دعوا

سه حالت متصور است:

۱) حالت اول ، دعوا از اصل منتفی بوده و در واقع از همان اول حق قابل مطالبه ای وجود نداشته است ؛ در این حالت بهترین تصمیم حکم به بی حقی خواهان است.

۲) حالت دوم ، حقی وجود داشته اما در جریان دادرسی زایل گردیده است. مانند فوت هریک از زوجین در جریان رسیدگی به دعوای طلاق یا تمکین. در این حالت بهترین تصمیم اغلب قرار سقوط دعوا می باشد.

۳) حالت سوم از مصادیق زوال دعوا ، زوال موقت دعوا می باشد. به طور کلی جمع شدن خواهان و خوانده در یک شخص ، اغلب موجب سقوط دعواست؛ اما همیشه چنین نیست. در واقع جمع شدن این دو عنوان در یک شخص تنها در صورتی موجب زوال دعوا می شود که باعث مالکیت ما فی الذمه شود. در غیر اینصورت دعوا موقتا زایل می شود و ممکن است در صورت تحقق شرایط در آینده ، مجددا قابل اقامه باشد.

دعاوی غیرقابل زوال

برخی از حقوق ماهیتا ناشی از اراده افراد نیستند و در واقع به حکم قانون برای شخص یا اشخاص معین ، به جهت داشتن موقعیت خاص ایجاد شده اند. در چنین مواردی حقی که ایجاد گردیده ، با اراده یا توافق قابل زوال نیست. هرچند که فوت ذی حق موجب زوال آن می گردد و حجر او ، این حق را معلق می سازد.

برای مثال :

حق ولایت یا حضانت ، تا زمانی که شخص ولی یا دارنده حق حضانت زنده است ، وجود دارد و قابل سلب یا اسقاط نیست. در نتیجه ، اگر مادر حق حضانت یا ملاقات طفل را از خود سلب کرده باشد ، می تواند ازاین تصمیم عدول کند. همچنین مادر می تواند از توافق قبلی نسبت به سلب حضانت فرزندش از خود ، عدول کرده و مجددا تا سن هفت سال تمام از دخترش حضانت نماید.

  • میثم شفیعی
  • ۰
  • ۰

نحوه استرداد جهیزیه

نحوه استرداد جهیزیه , معمولا طبق عرف رایج ، زوجه در ابتدای زندگی مشترک و جهت آغاز آن ، یک سری وسایل و لوازم تحت عنوان جهیزیه را با خود به خانه همسر می آورد . ممکن است خانواده زوجه از اقلام موجود در جهیزیه ی وی لیستی تحت عنوان سیاهه تهیه نمایند که این لیست به امضای شوهر و چند شاهد می‌رسد و نشانه آن است که زوجه این اموال را با خود به خانه زوج آورده است.

استرداد جهیزیه با سیاهه

استرداد جهیزیه با سیاهه

در لیست فوق الذکر معمولا تعداد ، قیمت ، مدل و سایر ویژگی های مرتبط با اقلام جهیزیه ذکر می شود و اصولا طبق این لیست استرداد جهیزیه به راحتی و بوسیله ی دادخواستی که زوجه به مراجع صالح اعم از دادگاه خانواده یا شورای حل اختلاف تقدیم میکند ، صورت میگیرد.

کدام یک از اقلام جهیزیه قابلیت استرداد ندارند؟

۱) ممکن است تعدادی از وسایل زندگی توسط خود زوج طبق رسم و رسومات خانوادگی موجود تهیه گردد؛ اگر زوج بتواند پس از اینکه زوجه برای استرداد جهیزیه خود اقدام نموده ، ثابت نماید که برخی از اقلام مربوط به جهیزیه را خودش خریداری کرده، آنگاه زوجه قادر نخواهد بود تا آن اقلام مشخص را به عنوان جهیزیه خود مسترد نماید.
۲) همچنین برخی از وسایل زندگی در حین زندگی مشترک و توسط خود زوجین تهیه می شود اعم از آنکه وسیله ای کاملا جدید باشد یا جایگزین وسایل قدیمی شود؛ در هر صورت این قبیل اقلام جز جهیزیه زوجه محسوب نمی شوند و وی نمی تواند با درخواست از مراجع صالح موفق به استرداد این وسایل گردد.

طلا جزو جهیزیه نیست؛

ممکن است گاهی اوقات در لیست سیاهه جهیزیه ، مقدار طلایی که زوجه در اختیار دارد نیز با ذکر تعداد و گرم قید شود ؛ اما لازم است بدانید که این طلاها جزو جهیزیه زوجه نیستند و با دادخواست استرداد جهیزیه و با عنوان جهیزیه مسترد نمی گردند ، گرچه در هر صورت تحت تملک و تصرف زوجه می باشند .

استرداد جهیزیه در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی
زوجه چنانچه در نتیجه متارکه یا به دلایل دیگر ، تصمیم داشته باشد از خانه شوهر برود، می تواند با استناد به صورت جهیزیه ای که دارد ، آن اموال را از مرد مطالبه کند. زیرا آوردن جهیزیه به معنی انصراف زوجه از مالکیت یا شریک ساختن زوج در آن نیست و همچنان حق مالکیت زن باقی می ماند و تنها شوهر از منافع جهیزیه بهره مند می شود و میتواند به صورت متعارف از این اموال استفاده کند.

مدارک و منضمات مورد نیاز

در این راستا وجود برخی مدارک اختیاری و برخی اجباری می باشد ؛ مدارک اختیاری :
_ تصویر مصدق سند ازدواج
مدارک الزامی :
_ تصویر مصدق فهرست اسباب و وسایل
_ به همراه داشتن کارت ملی جهت احراز هویت
_ به همراه داشتن کارت بانکی جهت پرداخت هزینه دادرسی

وجود مدارک اختیاری

در صورتی که مدارک اختیاری فوق موجود نباشد می توانید بنابر یکی از طرق ذیل عمل نمایید :
_ درخواست استعلام
_ درخواست جلب نظر کارشناس
_ تحقیقات محلی
_ شماره پرونده استنادی
_ شهادت شهود و مطلعین
_ اتیلن سوگند
_ سایر مدارک و مستندات

هزینه استرداد جهیزیه

هزینه استرداد و جمع‌آوری، بسته‌بندی، حمل و جابجایی این لوازم به عهده زوجه است؛ زوج پس از درخواست زوجه مبنی بر استرداد موظف است تمامی وسایل زوجه را به او بازگرداند و در قبال این استرداد رسید دریافت نماید. معمولا طبق تعرفه قضایی هزینه استرداد جهیزیه حدود ۳ و نیم درصد ارزش کل مال است ، در صورتی که میزان ارزش مال مرقوم باشد.

مدت زمان استرداد جهیزیه

پروسه اقدام جهت استرداد جهیزیه پروسه ای طولانی و پیچیده نمی باشد ؛ تنها کافیست تا زوجه دادخواست خود مبنی بر استرداد را به مراجع صالح تقدیم نماید و لیست سیاهه را در صورت امکان به دادگاه ارائه دهد؛ در این شرایط حداکثر سه ماه زمان لازم است تا زوجه جهیزیه خود را پس بگیرد .

دادخواست استرداد از طرف زوج

گاهی ممکن است زوج با طرح دادخواست قصد استرداد جهیزیه زوجه را داشته باشد ؛ اگر در این شرایط زوجه از قبول جهیزیه امتناع ورزد ، می توان با حکم دادگاه وسایل را نزد امینی سپرد تا محفوظ بماند.

استرداد جهیزیه در طلاق توافقی

معمولا در طلاق توافقی زوجین بر چگونگی انجام تمامی مراحل و همچنین چگونگی استرداد جهیزیه با یکدیگر توافق می کنند و مشکلی پیش نمی آید.بنابرین در طلاق توافقی با توافق جهیزیه استرداد می‌شود، در طلاق یک‌جانبه، زوجه با استناد به سیاهه برای استرداد جهیزیه درخواست می‌دهد و اگر زوج قصد طلاق زوجه را داشته باشد مکلف به استرداد و بازپس دادن جهیزیه است.

  •  
  •  
  •  
  •  
  • میثم شفیعی